اعظم مقدم؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی؛ معصومه استاجی
چکیده
زمینه: رویکردهای سنتی و جاری سنجش در بازنمایی قابلیتهای زبانی افراد با چالشهای عملی و نظری همراه بوده و توانایی آنها در سنجش و گزینش داوطلبان مورد تردید قرار گرفته است. به گونهای که متخصصان حوزه اندازهگیری آموزشی را به استفاده از روشهای جدیدتر و کارآمدتر، سنجش تشخیصی شناختی، سوق داده است. هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل تشخیصی ...
بیشتر
زمینه: رویکردهای سنتی و جاری سنجش در بازنمایی قابلیتهای زبانی افراد با چالشهای عملی و نظری همراه بوده و توانایی آنها در سنجش و گزینش داوطلبان مورد تردید قرار گرفته است. به گونهای که متخصصان حوزه اندازهگیری آموزشی را به استفاده از روشهای جدیدتر و کارآمدتر، سنجش تشخیصی شناختی، سوق داده است. هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل تشخیصی سوالات بخش درک مطلب آزمون ورودی دورههای دکتری زبان انگلیسی عمومی با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن به منظور شناسایی مهارتهای آزمون مورد مطالعه، کفایت مدل ارائه شده (همگرایی و برازش مدل)، توان تشخیصی آزمون و میزان تسلط داوطلبان در هر یک از مهارتها بود. روش: جامعه مورد بررسی عبارت از کلیه 3942 داوطلب کنکور در رشتههای آموزش زبان انگلیسی، زبانشناسی، مترجمی و ادبیات انگلیسی در سال 1391 بود و اطلاعات مربوط به 2754 آزمودنی به عنوان گروه نمونه در تحلیل نهایی وارد شدند. از تحلیل محتوای آزمون، کدگذاری آن و بررسی گزارشهای کلامی پنج دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترای زبان انگلیسی دارای سابقه تدریس در آموزش زبان انگلیسی برای تعیین مهارتهای زیربنایی احتمالی هر یک از سوالات استفاده شد. یافتهها: نتیجه بررسیهای بخش کیفی شش مهارت تدوین شده شامل استفاده از دانش واژگان، استفاده از دانش نحوی، استخراج اطلاعات صریح، استنتاج، اتصال و ادغام و استفاده از دانش عملی بود. تحلیل دادهها با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن کاهش یافته مبتنی بر الگوریتم زنجیره مارکف مونته کارلو، نشان دهنده کفایت مدل تدوین شده و امکان استفاده از آن در دادههای زبان انگلیسی بود. اتصال و ادغام (1/39 درصد)، استفاده از دانش عملی (8/36)، استخراج اطلاعات صریح (1/37 درصد)، استنتاج (9/25 درصد)، استفاده از دانش نحوی (1/25) و استفاده از دانش واژگان (9/22 درصد) به ترتیب آسانترین تا دشوارترین مهارتهای آزمون درک مطلب است. ضریب دشواری آزمون 42/. به دست آمد و آزمون از توان تشخیصی بالایی برخوردار نبود. بحث و نتیجهگیری: امکان استفاده از مدلهای تشخیصی شناختی در دادههای مربوط به آزمونهای زبان وجود دارد و منجر به کسب اطلاعات بیشتر از آزمون و پاسخ آزمودنیها شده و به تحقق هدف سنجش برای یادگیری کمک میکند.کلمات کلیدی: مدلهای تشخیصی شناختی، مدل غیرجبرانی فیوژن، مهارتهای سازه درک مطلب، زبان انگلیسی
بهنام کریمی؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ فریبرز درتاج
دوره 2، شماره 6 ، دی 1390، ، صفحه 1-23
چکیده
سهولت نمرهگذاری، اجرا و عینیت آزمونهای چندگزینهای سبب شده که به عنوان ابزار اصلی در سنجشهای وسیع مورد استفاده قرار گیرد. انتقادهای زیادی نسبت به سؤالات چندگزینهای مطرح شده است. نظیر پوشش ندادن به تمامی اهداف تربیتی (سطوح پایین شناختی را میسنجند) و استفاده از عامل حدس و گمان در پاسخ به سؤالها. در این میان عدهای ...
بیشتر
سهولت نمرهگذاری، اجرا و عینیت آزمونهای چندگزینهای سبب شده که به عنوان ابزار اصلی در سنجشهای وسیع مورد استفاده قرار گیرد. انتقادهای زیادی نسبت به سؤالات چندگزینهای مطرح شده است. نظیر پوشش ندادن به تمامی اهداف تربیتی (سطوح پایین شناختی را میسنجند) و استفاده از عامل حدس و گمان در پاسخ به سؤالها. در این میان عدهای نیز افزایش تعداد گزینههای سؤال را راهی برای مقابله با این مشکلات دانستهاند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعداد گزینهها بر ویژگیهای روانسنجی آزمونها و سؤالات و همچنین توانایی برآورد شده آزمودنیها در نظریه کلاسیک و پرسش پاسخ بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای شهر شیراز بود که 608 نفر از آنان به شیوه تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو آزمون پیشرفت تحصیلی زبان و حسابان که به همین منظور تهیه و تنظیم شده بودند استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که تعداد گزینهها بر پارامترهای سؤال اثر ندارد و تأثیر تعداد گزینهها بر ویژگیهای روانسنجی برآورد شده آزمودنیها، در آزمونهای مختلف یکسان است. همچنین بین پارامترهای برآورد شده در نظریه کلاسیک و پرسش پاسخ تفاوت وجود داشت. نتیجهگیری: بعد از بررسی مفروضههای نظریه پرسش و پاسخ مشخص شد که دادهها با مدل دو پارامتری برازش بهتری دارند، و تفاوتی بین تعداد گزینهها و برازش با مدل مشاهده نشد. همچنین بین توانایی برآورد شده و تعداد گزینهها تفاوت مشاهده شد.